«ماهیها پرواز میکنند» یک سفرنامۀ حج است که در ۱۴ فصل یا به تعبیر خودِ کتاب، در ۱۴ شوط، نوشته شده است. نکتۀ شایانتوجه دربارة شیوۀ روایت این اثر، آن است که با زاویۀ دومشخص و خطاب به خود نویسنده، بیان شده و گویی نویسنده و مخاطب اثر یک نفر است که دارد خاطراتش را مرور میکند و سفرنامه را برای خودش مینویسد.
ماجرا، داستان دختر معماری است که به سفر حج رفته و تنها بهدنبال ویژگیهای معماری اسلامی میگردد، اما در طول این سفر زمینی، درگیر سفری ذهنی و معنوی نیز میشود که جذابیتهای متفاوتی برای او -و البته برای خوانندۀ اثر- ایجاد میکند.
در فرازی از کتاب میخوانیم: «هنوز هم داشتی با خودت گیج میزدی که آن سفر ناگهانی چه باری برایت داشته است. هنوز هم دلت مثل جوجهگنجشکی که از میان درختان بهشت افتاده بود کف خیابان، میتپید. قلب گنجشک مثل ویبرة تلفنت در کف دستت میتپید و میتپید تا اینکه انگار تماس برای همیشه قطع شد و قلب از ویبره افتاد».
«هر چه اعتراض میکنی و میگویی کجا میبردنت، کسی جوابت را نمیدهد، نمیدانی به عمد حرف نمیزنند و یا واقعاً فارسی بلد نیستند. هزار جور فکر و خیال میآید کنج ذهنت... لابد باید دیوانهترین دختر جهان باشی که با دیدن تابلوی اداره پلیس و دستگیر شدنت خوشحال شوی. لااقل مطمئن شدهای که مثل آدمرباهای تهران، دزدی در لباس پلیس نیستند... یک برگه میگذارند جلویت و با توپ و تشر حالیت میکنند پُرَش میکنی. دوربینت را هم میبرند و کیفت را هم میگردند. با بیرون ریختن رژ، ریمل و ادکلن لابد فکر میکنند به یک فروشگاه لوازم آرایش دستبرد زدهای...»
جوششی زلال در قلب خشک کویر
خلاقیت و دانش پیشینیان ما در فنّ قناتسازی، آنقدر عالمانه و بدیع بوده که هنوز که هنوز است، شبکههای آبرسانی در نقاط تاریخی ایران، کارشناسان و پژوهشگران باستانشناس جهان را شگفتزده و متحیّر میسازد.
این قنات است که به بسیاری از روستاهای حاشیه کویر کشور عزیزمان صفا و برکت بخشیده است، سرچشمهای که رسیدن به آن پشتکار، ذکاوت و تجربه فراوان میطلبد. اجداد ما با قناتسازی آبهای شیرین دامنه کوهستان را به خشکی سوزنده کویرها هدیه میکردند و شرایط سخت و نامناسب محیط زیست خویش را برای زندگی بهتر و شرایط مناسب برای کشاورزی تغییر میدادند.
«قنات، مظهر روشنایی»، کتابی داستانی مخصوص نوجوانان گروههای سنی «ب» و «ج» است که در خلال داستانی جذّاب، گرم و صمیمی و در محیطی فارغ از هیاهوی دنیای مدرن، کودکان و نوجوانان را با آداب و رسوم قدیمی، شیوههای ساخت و فواید کاریز یا قنات آشنا میکند.
کاوه نوجوان شهرنشینی است که همراه پدر برای دیدار با پدربزرگش، راهی یک روستای کویری میشود و در طول این سفر جذّاب با ماجرای حفر قنات آشنا شده و ضمن آن، اطلاعات فراوانی در خصوص قناتها و چگونگی حفر آنها و شاکلۀ کلی آنها میآموزد و در پایان داستان به وجود ارزشمند پدربزرگ و خطة آبا و اجدادیاش افتخار میکند.
خواندن این کتاب در ارتقای خودباوری ملّی و عزّت نفس کودک و نوجوان ایرانی مؤثر و مفید است و آنها را با پیشینة پرافتخار سرزمین گهرخیز ایران اسلامی، آشنا میکند.
حماسه بزرگِ مرد کوچک
صد سال پیش از انقلاب شکوهمند اسلامی ایران، در سال ۱۲۵۷ هجری شمسی، در ارتفاعات تالش گیلان کودکی متولد شد که او را یونس نامیدند، یونس کوچکی که آمده بود تا سرنوشت بزرگی برای خود و برگ زرّینی در تاریخ پرافتخار کشورش رقم زند.
رهبر معظّم انقلاب اسلامی درباره شهید میرزا کوچک جنگلی میفرماید:
«[میرزا کوچک خان] یک واحد مینیاتوری از نظام اسلامی و جمهوری اسلامی را در رشت و در همان محدوده خاصّ خودش - گیلان - بهوجود آورد.»
مرحوم امیرحسین فردی بعد از مطالعه کتاب «سردار جنگل» اثر ابراهیم فخرایی که از نزدیکان میرزا بود به سرنوشت این قهرمان ملّی علاقهمند شد و با گسترش مطالعاتش در این زمینه اثر ارزشمند «کوچک جنگلی» را در خصوص زندگی و مبارزات سردار جنگل پدید آورد.
«کوچک جنگلی» که هشتاد سال پس از نهضت جنگل منتشر شد، روایتی نزدیک به واقع از قیام جنگل را با خلق و آفرینش استادانة شخصیتهای داستانی، نقل کرده است. نویسندة توانا با این روش بر جذابیت و خواندنیتر شدن این اثر تاریخی افزوده است.
این رمان نوجوانانه از بازگشت میرزا به گیلان پس از سالها تبعید و دیدار با دوستانش آغاز میشود و در ادامه، زندگی و مبارزات این مرد بزرگ را در سیوپنج فصل روایت میکند.
در سه فصل ابتدایی، حوادث تاریخی، مستندوار بیان میشود و از فصل چهارم پای شخصیتهای دیگری به متن باز شده و مخاطب در ادامه با روایت تاریخی جذّابتری مواجه میشود.
در فرازی از کتاب میخوانیم:
میرزا آهسته گفت: «دکتر حشمت، تو دوست با وفایی برای من بودی و هستی. نمیدانم چه چیزی باعث شده است که تصمیم بگیری برگردی و طبابت کنی. تو خوب میدانی که آنچه مردم ما را از پای در میآورد بیماری جسمی نیست، بلکه بیماری روحی است. مردمی که استقلال و آزادی نداشته باشند، از نظر روحی و انسانیت دچار بدترین بیماری هستند. هیچ مرضی به پای این یکی نمیرسد. دکتر، من دوست دارم تو طبیب آزادی و حرّیت هموطنانمان باشی، نه...»
آشنایی با نقشهای افراد در نظام خانواده
سالها زندگی مشترک اصلاً شوخی و شوخیبردار نیست و عرصه زندگی زناشویی مانند صحنه نمایشی زنده است که برای اجرای هر صحنه از آن تنها یکبار زمان داریم، در حالی که نتیجه اجرای تکتک این صحنهها به بلندای عمرمان در سرنوشت خود و اعضای خانوادهمان مؤثر است.
«این نقشها واقعی است» مجموعهای است که تلاش دارد نقشهای بازیگران گوناگون مؤثر در نظام خانواده را معرفی و تبیین کند تا آگاهانه و هنرمندانه در این صحنه وارد شویم و به بهترین نحو به ایفای نقشهایمان بپردازیم.
نویسنده معتقد است نظام خانواده بهخودیخود، نقشهای مشخصی را برای اعضای آن تعریف کرده است که اگر در ایفای آنها خلل و ناهماهنگی ایجاد شود، تعارضهای خانوادگی شکل خواهد گرفت؛ اما در مقابل، کارکرد مناسب هر یک از اعضا در نقش خود، موجب پایداری و شادکامی و رضایتمندی همۀ اعضای خانواده خواهد بود. در این مجلد از کتاب، «نقشهای زناشویی» زیر ذرهبین رفتهاند و کوشش شده تا حقوق و مسئولیتهای زن و شوهر و نقش آنها در خانواده، تعریف و تبیین شود.
کتاب، دو فصل دارد که فصل اول در حکم مقدمهای برای فصل دوم کتاب است. در فصل اول با عنوان «کلیات»، به سؤالاتی ازایندست، پاسخ داده میشود: نقشها بر اساس چه ملاکهایی میان زن و شوهر تقسیم میشوند؟ پذیرش تفاوت یا تشابه زن و مرد، چه آثاری دربر دارد؟ مهمترین ویژگیها و کارکردهای مردان و زنان کدام است؟ و چه ویژگی و کارکردی برای هر یک از زن و مرد، اهمیت بیشتری دارد؟
در فصل دوم به این سؤالات جواب داده میشود: نقش حمایت عاطفی متوجه زن است یا شوهر؟ مهمترین مصادیق حمایت عاطفی، کدام موارد هستند؟ چه تفاوتی میان مدیریت خانه و مدیریت خانواده است؟ اسلام، تأمین مخارج زندگی و خانواده را وظیفۀ چه کسی میداند؟ و زندگی در سایهسار پرورش معنویت چه پیامدهای روانشناختی مثبتی دارد؟
مطالعۀ کتاب، بهطور ویژه برای همسران جوان و کسانی که قصد ازدواج و تشکیل خانواده دارند، توصیه میشود.