در ابتدای افتادن یک لیوان(مجموعه شعر)

 

کاش از جنس تو باشم
وقتی تو از دریا آمدی
نور و باد
در جَنگ بودند
بر سرِ معاشقه با امواج
و تنِ تو هنوز طعمِ نمک می‌داد
و کلام در بخارایِ دریایی مدفون

خورشید
زمان را بیرون پَراند
تا تنها آتش باشد
و سنگِ زمان رویِ آب‌هایِ دریاچه‌هایِ زمین لغزید و
فرو رفت به هم جواریِ سکونِ صدف‌ها و
کنج کاویِ ماهیان و
اسب‌هایِ دریاییِ جوان
که تُک می‌زنند بر
تا بسایند سنگِ زمان را
ـ تُف شده از دهانِ آتش ـ

در فواصلِ بازیِ زمان با آب
طوفان شد
نوح زاییده شد
و جانوران به میانِ درختان گریختند
آن‌گاه قرارهای عاشقانه
در سایه‌هایِ نازکِ امواجِ موج
و شکم‌هایی برآمده از عشق

کاش در رویا می‌زاییدی‌ام
تا وقتی که نیستی
از جنسِ تو باشم
صفحه 67 و 68/ در ابتدای افتادن یک لیوان(مجموعه شعر)/ ابوالفضل حسینی/ موسسه‌ی انتشارات بوتیمار/ چاپ اول/ سال 1391/ 80 صفحه/ 3900 تومان

هنر کتاب نخواندن

از قول ابوالفضل بیهقی نقل کرده‌اند که هیچ کتابی نیست که به یک بار خواندن نیارزد؛ یا هر کتابی به یک بار خواندن می‌ارزد.

حال آن که این قول از مشهورات بی‌اساس است. همه ما به تجربه دریافته‌ایم که بسیاری کتابها به یک بار خواندن نمی‌ارزند و بسیاری کتابهاست که ارزش ورق زدن جدی هم ندارد. و برعکس بعضی کتابهاست که مادام‌العمر می‌توان و می‌بایدشان خواند (برای ما مثل قرآن کریم، احادیث نبوی، بسیاری ادعیه، مثنوی معنوی، دیوان حافظ و سعدی و نظایر آنها). طراوت این کتابها با تکرار خواندن، اگر افزوده نشود، کاسته نمی‌شود.

امروزه با پدیده‌ای که کارشناسان کتاب و کتابداران «انفجار مطبوعات» اصطلاح کرده‌اند، مواجهیم. با تولید انبوه کتاب، که نه فقط خواندن بلکه خریدن کتاب را هم دشوار کرده است. فراوانی و تولید انفجار گونه کتاب از یک سو برای کتابدوستان و کتاب‌بازان و شیدایان کتاب خوشایند است. از سوی دیگر باعث تشویش خاطر آنان است که نمی‌دانند تکلیف ما با این همه کتاب چیست؛ و هنوز کتابهای پار و پیرار را نخوانده باید کتابهای جدیدتر را هم بخوانند. شک نیست که در این ترافیک شدید، به آسانی و بدون برنامه و نقشه و تدابیر لازم نمی‌توان راهی به دهی برد. 

ادامه مطلب ...

کتاب درمانی

کتاب درمانی یک واژه قدیمی است. مفهوم اساسی کتاب درمانی، بازپروری از راه خواندن است. فکر کتاب درمانی از آن جا بر می خیزد که انسان به تعیین هویت با دیگران از راه ادبیات و هنر علاقمند است. کتاب درمانی تعامل بین خواننده و ادبیات است. در روش درمان با کتاب، مطالب خواندنی که در اختیار خواننده قرار می‌گیرد، تاثیر درمانی و شفابخشی دارد. 

کتاب درمانی می تواند به شکل انفرادی و یا گروهی انجام شود. در کتاب درمانی های انفرادی، ‌کتابی برای یک فرد خاص با یک نیاز ویژه برگزیده می شود. آن فرد خاص می تواند کتاب را خود بخواند یا برایش خوانده شود. فعالیت هایی که پس از خواندن کتاب طراحی شده اند به شکل انفرادی با آن فرد انجام شود. کودک و یا نوجوان درباره آن کتاب با آموزگار، کتابدار و یا هر فرد بزرگسال که با او کار می کند، می تواند گفت و گو کند،‌ گزارشی درباره داستان بنویسد و یا احساسات خود را به شکل هنر نقاشی یا هر گونه دیگر از هنر بیان کند. در این پروسه کودک و نوجوان از فشار های احساسی رها می شود و در ضمن با تحلیل ارزش های اخلاقی و برانگیخته شدن تفکر انتقادی در او، بر خود آگاهی او افزوده می شود و می تواند ارزیابی های شخصی و اجتماعی خود را بهبود بخشد. نتیجه آن خواهد شد  که او رفتارش را بهبود بخشد و بتواند موضوع های مهم زندگی را درک کند.

ترجمان دردها ......

یه فضای شیک .... با یه خنکای مطبوع .... بوی خوش کتاب ..... بوی کتاب های نوی نو ....یه میز بزرگ با چن تا صندلی خوش استیل .... یه عالمه کتاب رو به رو ... همینا کافیه وسوسه بشم با این همه خستگی بچه بغل وارد فروشگاه بشم ....می چرخم و میچرخم ....هم سفر اول هم غر میزنه بیرونم که میایم  هم باید بتابی تو کتابها ... نشنیده میگیرم .... بچه بغل میچرخم ....روی کتابهای آشنا دست میکشم .... میخوام سلام کتاب های محصور تو قفسه هامون را به این کتابهای تو قفسه های شیک برسونم ....منظر نشونیم ...نشونیی مثل اون طوطیکی که افتاد و مرد و پیام آزادیشو به طوطیک تو قفس رسوند ... نا خودآگاه زمزمه میکنم .... طوطیی زان طوطیان لرزید بس ...... اوفتاد و مرد بگسستش نفس ..هم سفر اول نگاه میکنه و زمزمه میکنه ....این چرا کردم چرا دادم پیام ..... سوختم بیچاره را زین گفت خام ..... نگاهش میکنم بدون اینکه بدونه قصه از چه قراره همراهی میکنه ... میرم سمت پیشخوان ... سلام و علیکی میکنم میگم کتابای خوبی دارین ولی کتابایی که من میخوام ندارید ....میگه کدومها؟ یک به یک براش می خونم ... ده فرمان از کاترین کاردینال ؟ ...نه ....تنهایی پرهیاهو از بهومیل هرابال ؟.... نه ......

دفتر های خاکستری ؟ ....نه.....دودنیا از گلی ترقی ؟ .....نه ...... ترجمان دردها از جومپالاهیری؟.....نه.... دارم فک میکنم دیگه چه کتابی بگم که در میاد : معلومه خیلی کتابخونید چون من اسم این کتابها را هم نشنیدم !!!! بغض میکنم میخوام داد بزنم پس اومدی کافه زدی که چی ؟... ذهنم مدرنم زودی میاد وسط و شروع میکنه محاسبه کردن ....خوب 4 متر در 6 متر احیانا 24 متر مساحت این مغازه اونم وسط شهر ... با این مظنه اجاره بها و گرونی .....شیرین 1 و نیم کرایه ماهیانه اس .... ذهن سنتی ام میام وسط که تو چیکار داری شاید مال خودشونه ؟؟؟.....ذهن مدرن سگ خند میزنه گیرم مال خودش باشه و از بابای پولدارش بهش به ارث رسیده باشه نشون به اون نشون 6 ماه دیگه به این نتیجه میرسه بهتره بره بند کفش بزاره تو سینی بفروشه تا جامع المقدمات رو و این مغازه درندشت رو میده اجاره به یه بوتیکی به 2 چوق و نیم ماهی ...سر برج هم مثل برج زهرمار به زبون خوش کرایه رو می گیره و میره دمبال نصف العیش ...... درگیر بگو مگوهای سنتی و مدرنم میام بیرون .... با آرزوهای کافه کتابی که احیاناً به گور میبرمش ... کافه کتابی که با دمنوش هاش بیشتر حال میکننن تا با کتابهای زرد با بوی شیرینش.....